اسامى و اوصاف و القاب حضرت مهدى علیه السلام
بقیّة اللّه: باقیمانده خدا در زمین.
خلیفة اللّه: جانشین خدا در میان خلایق.
وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند.
باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى کنند.
داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه.
سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت.
ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا.
حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند.
نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت رهجویان.
عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان.
سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران.
خاتم الاوصیاء: پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم).
علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت.
سفینة النّجاة: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى.
عین الحیوة: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى.
القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند.
العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.
السیف الشاهر: شمشیر کشیده حق، شمشیر از نیام بر آمده در اقامه عدل و داد.
القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سیاه فتنه و جور.
شمس الظلاّم: خورشید آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمین.
ربیع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شکوفایى انسان، فصل اعتدال خلایق.
نضرة الأیّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاریخ.
الدین المأثور: تجسّم دین، تجسید آیین بر جاى مانده از آثار پیامبران، خودِ دین، کیان آیین، روح مذهب.
الکتاب المسطور: قرآن مجسّم، کتاب نوشته شده با قلم تکوین، معجزه پیامبر در هیئت بشرى.
صاحب الأمر: دارنده ولایت امر الهى، صاحب فرمان و اختیاردار شریعت.
صاحب الزمان: اختیار دارِ زمانه، فرمانده کل هستى به اذن حق.
مطهّر الأرض: تطهیر کننده زمین که مسجد خداست، از بین برنده پلیدى و ناپاکى از بسیط خاک.
ناشر العدل: برپا دارنده عدالت، بر افرازنده پرچم عدل و داد در سراسر گیتى.
مهدى الامم: هدایتگر همه امّت ها، راه یافته راهنماى همه طوایف بشریت.
جامع الکَلِم: گردآورنده همه کلمه ها بر اساس کلمه توحید، وحدت بخش همه صفها.
ناصر حق اللّه: یاریگر حقِ خدا، یاورِ حقیقت.
دلیل ارادة اللّه: راهنماى مردم به سوى مقاصد الهى، راه بلد و راهبر انسانها در راستاى اراده خداوند.
الثائر بأمر اللّه: قیام کننده به دستور الهى، بر انگیخته به فرمان پروردگار، شورنده بر غیر خدا به امر خدا.
محیى المؤمنین: احیاگر مؤمنان، حیاتبخش دلهاى اهل ایمان.
مبیر الکافرین: نابود کننده کافران، درهم شکننده کاخ کفر، هلاک کننده کفار.
معزّ المؤمنین: عزّت بخش مؤمنان، ارزش دهنده اهل ایمان.
مذلّ الکافرین: خوار کننده کافران، درهم شکننده جبروتِ کفر پیشگان.
منجى المستضعفین: نجات دهنده مستضعفان، رهایى بخش استضعاف کشیدگان.
سیف اللّه الّذى لاینبو: شمشیر قهر خدا که کندى نپذیرد.
میثاق اللّه الّذى أخذه: پیمان بندگى خدا که از بندگان گرفته شده.
مدار الدهر: مدار روزگار، محور گردونه وجود، مرکز پیدایش زمان.
ناموس العصر: نگهدارنده زمان، کیان هستى دوران.
کلمة اللّه التامه: کلمه تامّه خداوند، حجّت بالغه الهى.
تالى کتاب اللّه: تلاوت کننده کتاب خدا، قارى آیات کریمه قرآن.
وعداللّه الّذى ضمنه: وعده ضمانت شده خدا، پیمان تخلّف ناپذیر الهى.
رحمة اللّه الواسعة: رحمت بى پایان خدا، لطف و رحمت بى کرانه پروردگار رحمت گسترده حق.
حافظ اسرار رب العالمین: نگهبان اسرار پروردگار، حافظ رازهاى ربوبى.
معدن العلوم النبویّه: گنجینه دانش هاى پیامبرى ـ خزانه معارف نبوى.
نظام الدین: نظام بخش دین.
یعسوب المتقین: پیشواى متقین.
معزّ الاولیاء: عزت بخش یاران.
مذلّ الأعداء: خوار کننده دشمنان.
وارث الانبیاء: میراث بر پیامبران.
نور ابصار الورى: نور دیدگان خلایق.
الوتر الموتور: خونخواه شهیدان.
کاشف البلوى: بر طرف کننده بلاها.
المعد لقطع دابر الظلمه: مهیّا شده براى ریشه کن کردن ظالمان.
المنتظر لاقامة الأمت و العوج: مورد انتظار براى از بین بردن کژیها و نادرستى ها.
المترجى لازالة الجور و العدوان: مورد آرزو براى بر طرف کردن ستم و تجاوز.
المدّخّر لتجدید الفرائض و السنن: ذخیره شده براى تجدید واجبات و سنن الهى.
المؤمّل لاِحیاء الکتاب وحدوده: مورد امید براى زنده ساختن دوباره قرآن و حدود آن.
جامع الکلمة على التقوى: گرد آورنده مردم بر اساس تقوى.
السبب المتصل بین الأرض و السماء: واسطه بین آسمان و زمین، کانال رحمت حق بر خلق.
صاحب یوم الفتح و ناشررایة الهدى: صاحب روز پیروزى و بر افرازنده پرچم هدایت.
مؤلف شمل الصلاح و الرضا: الفت دهنده دلها بر اساس رضایت و درستکارى.
الطالب بدم المقتول بکربلا: خونخواه شهید کربلا.
المنصور على من اعتدى علیه وافترى: یارى شده علیه دشمنان وافترا زنندگان.
المضطرّ الّذى یجاب اذا دعى: پریشان و درمانده اى که چون دعا کند دعایش مستجاب شود.
اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و صدق النیة
و عرفان الحرمة و اکرمنا بالهدى و الاستقامة
آمین رب العالمین.
کلمات کلیدی:
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
مرا امید وصال تو زنده میدارد وگرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک
نفس نفس اگر از باد بشنوم بویش زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
رود بخواب دو چشم از خیال تو هیهات بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک
اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم وگر تو زهر دهی به که دیگری تریاک
عنان مپیچ که گر میزنی به شمشیرم سپر کنم سر و دستم ندارم از فتراک
ترا چنانکه تویی هر نظر کجا بیند بقدر دانش خود هر کسی کند ادراک
بچشم خلق عزیز جهان شود حافظ
که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک
کلمات کلیدی:
گفتم که روی ماهت از ما چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
گفتم از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است
انتظار و منتظر بودن امری ست مسلم که در تمامی ادیان آسمانی و سایر فرق از آن صحبت به میان آمده و به انحاء مختلف این مسئله مورد تأمل قرار گرفته و از آن به زبانهای گوناگون بحث به میان آمده و آنگونه که فوتوریسم یعنی اعتقاد به دورۀ آخرالزمان و ظهور منجی غیبی و مصلح جهانی نمونه ای از آن می باشد که در کیش های آسمانی یعنی جودائیسم (یهود) و سه مذهب عمده مسیحیّت (کاتولیک - پروتستان و ارتدوکس ) و بطور کلی در میان مدعیان نبوت به مثابه یک اصل مسلم و قابل قبول مطرح میباشد .
از دیدگاه ما نیز همانگونه که بزرگان علوم اسلامی اشاره کرده اند اصل مسئله انتظار از سه سرچشمۀ قرآن، سنت و عترت نشأت گرفته.
جا دارد با اشاره ای گذرا به چند دیدگاه مطرح شده در خصوص مسئلۀ انتظار اشاراتی هر چند مختصر در این مورد داشته باشیم .برخی از علما معتقدند انتظار واقعی روح را امیدوار و از پوچی میرهاند و بسیج عمومی مؤمنان است ،برای اصلاح ساختار جامعۀ مورد رضایت حضرت ولی حالت انتظار واداشته و هر چه این معنا در نظر مهمتر باشد برای تحقق آن بیشتر تلاش میکند .
و بلأخره در جمعبندی نظرات ارائه شده انتظار عبارت است از : امری سازنده و تمرین جهت تعالی روح و اندیشه و اعتقادی ژرف به ظهور منجی و نگاهبانی برای ایمان انسانها از سستی و یأس و دریچه ای ست امید وارکننده به سوی اجرای فرامین الهی در جهت تحقق اهداف قرآن و عترت و دارویی برای محرومان و مصلحان در انتظار آن یار دور از نظر که از فطرتی الهی برخوردارند .
کلمات کلیدی:
تصویری از خطبه امام علی علیه السلام که بدون نقطه می باشد
روی ادامه مطلب کلیک کنید
کلمات کلیدی:
با نام و یاد خداوندگار زمین و آسمان و ماه و خورشید آغاز می کنم و می نویسم نامه ای به امام زمان (عج) برای تعجیل ظهورش و به پایان رسیدن غیبت کبری و تجلی بهار امامان(ع) . «السلام علیک یا صاحب الزمان یا خلیفة الرحمن، السلام علیک یا شریک القرآن »سلام ، سلامی می فرستم که منشاء آن اعماق قلبم می باشد ، بی ریا ، بی قرار، بی تحرک ، اما با صفا .ای صاحب الزمان (عج) این سلام پاک و بی آلایش مرا پذیرا شو و به صدای من حقیر و بی چیز توجه فرما . بلبلان نغمه مستانه ای در باغ سر داده اند و داد می زنند که گلی تازه شکفته به گلستان می آید . درخت سرو در چمن سر تعظیم فرود می آورد به خاطر این سروی که به بستان می آید. ای مطرب نغمه پردازی مکن که دیگر ساز تو به درد ما نمی خورد وقتی که به ما شادی مستانه از کیوان می آید . بله ، دیگر لشکر غم در هر جا و مکان نابود می شود و شادی از هر در و دیوار به ایوان می آید . ای فرزند امام یازدهم (ع) ، ای صاحب الزمان (عج) ، و ای آزاده مرد و ای حجه بن الحسن (عج) ، نقاب از چهره ات بردار و و دیده گنهکار ما را منور کن و جهان را از قدوم خود سراسر مهر رخشان کن . ای مهدی (عج) تو ان خورشید تابانی و تو آن مهر درخشانی ، ای شه والا . پرچم عدل و عدالت را بپا کن و این عدالت پروری را شیوه هر پیر و برنا کن . یا حجه بن الحسن (عج) تو عدالت گستر عالمی و تو امامان (ع) خاتمی ، دوران در بند ظلم و ستم و جور ظالمین است . زودتر بیا لوای عدل و داد خود را هدیه کن . ای امام دوازدهم (عج) به خدا جهان در انتظار توست و به وجود خودت سوگند تمامش بی قرار توست . بیا و از نور خودت عالم را نورانی کن و میان خلق افشا کن از خوی خود حقیقت را . ای زاده نیمه شعبان و ای رهبر هر انسانی که می پوید ره یزدان . عالم را سراسر کفر و بی دینی فرا گرفته است و بیا ای قائم بر حق ، قیام خود را آغاز کن ! ای خاتم امامان، ای قائم بالحق ، ای رهبر مطلق ، بیا و با دشمن آیین و دین یزدان ستیز کن و آنها را خوار ذلیل و رسوا کن . اگر این جهان چون حلقه انگشتری زیباست ، زیبایی آن از این جهت است که تو نگین این انگشتر هستی بیا و همچون مهتاب در دل تاریک شب بتاب و ظلمت شب را از زمین و زمان پاره کن . بیا از پیغمبر (ص) و علی (ع) نشانی برای ما بیاور و بیرق انافتحنا را بپا کن و سایه خود را بر سر ما شیعیان فرو آور ، بیا وداد مظلوم را از قوم ظالمین بستان ، بیا کشتی عالم از حوادث روزگار در تلاطم امواج قرار دارد و تو با امر خدا ناخدای این کشتی شو و از خطرات محفوظش بدار .
کلمات کلیدی:
اماما، ای سفر کرده دیار عشق، ای که با تیغ برّان حکومت خیبر شکن قلعه های نفاق زمانه شدی؛ ای که باغ هستی ات بهار آزادی را آسایش دگر بود؛ بر بال کدامین ملک نشستی که اینچنین بی تاب و شتابان به سرای جاوید سفر کردی؟ خلوت اُنست را در کجا گستردی که اینگونه مستجاب شد؟ و اینک در سالروز هجرانت، با یادت به دل های سوگوارمان تسلی ده.
«با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى کنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحیـم مى خـواهـم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلت امـیدوارم که عذرم را در کـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـا قــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند.»
قسمتی از وصیت نامه الهی-سیاسی فقیه عالی قدرمان، امام خمینی (ره)
کلمات کلیدی:
شیعه یعنی فاطمه ماکیستیم ماغبارراه اوهم نیستیم
ای که هردم زمولا می زنی پس چراوقت عمل جامی زنی
عاشق مهدی خداداند که کیست یاوردین خدابازیچه نیست
ای که اظهارارادت می کنی درخفاصدهاجنایت می کنی
عاشق اوکی دغل بازی کند عاشق اوکی جنایت می کند
عاشق مهدی همه درداست درد درشئون زندگی مرداست مرد
درزمین وآسمان این صحبت است مهدی زهراامام امت است
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
<<بسم الله الرحمن الرحیم>>
مهدی جان !
نام مقدست همة وجودم را به لرزه در می آورد . چشمهایم را غرق اشک می سازد و طپش قلبم را بالا می برد . دلم را به یاد جدایی ها و با تو نبودن ها می اندازد . گرچه می دانم که هم پا و هم رکاب تو نخواهم بود ولی دلخوشم که سرور و آقای مهربانی چون تو دارم . ای آقای من ! لحظه ها سبز انتظارند ، همه و همه عاجزانه از درگاه رحمت الهی فقط و فقط ظهور سبز تو را طلب می کنند . ای گل زهرا ! هر صبح بیعتم را با تو تجدید می کنم تا جمعه فرا رسد ، اما چون جمعه می آید و خورشید از مغرب به غروب می نشیند ، دلم می شکند و می گریم . ولی می دانم که دوباره باید عهدی محکم تر با تو ببندم . یا قائم آل محمد ! می دانم که شب قریب است و وصال تو نزدیک من و همة عشاق راهت ، همیشه دست به آسمانیم که خدا کند این جمعه ، جمعة وصل باشد . آقای من ! مهربان من ! ای زیباترین ! می دانم که با گناهانم دل مهربان تو را شکستم اما آقا جوانی کردم ، از روی جهالت بقود . الان من و منتظران خالصت را دریاب . مولای من ! الغوث الغوث ما را می شنوی ؟ العجل العجل ما را پاسخی ده . ای تنها همدم من ! یا اباصالح ! می دانم که برای به تو رسیدن باید دوباره شروع کنم . توبه کنم ، باید دوباره به درگاه او التماس کنم که مرا ببخشد که مگر توبیایی و نگاهی کنی .
یا صاحب الزمان (عج) .
کلمات کلیدی:
<<بسم الله الرحمن الرحیم>>
امام صادق ( ع )
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز 17
ربیع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود .
پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی
بکر می باشد.
کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است .
حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت
اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش
خوشه چینی کرده است .
پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد
باقر ( ع ) زندگی کرد و با این ترتیب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و
پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ
فیض کسب نور می نمودند گذرانید .
بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار
می باشد ، بهره مندی از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد
ذاتی و شم علمی و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود
بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید .
پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نیز دوره امامت او بود که در این
مدت "مکتب جعفری " را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت
محمدی ( ص ) گردید .
زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی
امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید -
مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم
( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در
زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر
امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شریفش در
ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .
کلمات کلیدی: